واژه نامه دوزبانگی
واژه نامه ها
سنی اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ از آن زﺑﺎن آﻣﻮزى ﻣﺸﮑﻞ ﯾﺎ ﺣﺘﻰ ﻧﺎﻣﻤﮑﻦ ﺧﻮاﻫﺪ شد. دوره ﺑﺤﺮاﻧﻰ ﺑﻪ ﻃﻮر ﮐﻠﻰ ﺑﻪ ﺗﺨﺼﯿﺺ آﺷﮑﺎر ﻧﯿﻤﮑﺮه ﭼﭗ ﻣﻐﺰ ﺑﻪ ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎى زﺑﺎﻧﻰ اﺷﺎره دارد ﮐﻪ از آن ﺑﺎ ﻋﻨﻮان ﺟﺎﻧﺒﻰ ﺷﺪن ﺗﻌﺒﯿﺮ ﻣﻰ ﺷﻮد. از آﻧﺠﺎﯾﻰ ﮐﻪ ﮐﻮدك اﻧﺴﺎن از دوران ﺟﻨﯿﻨﻰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮐﻨﻨﺪه ﮐﺎﻣﻞ زﺑﺎن رﺷﺪ ﻧﻤﻰ ﯾﺎﺑﺪ، ﻋﻤﻮﻣﺎً اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﻣﻰ ﺷﻮد ﮐﻪ ﺟﺎﻧﺒﻰ ﺷﺪن از دوران ﮐﻮدﮐﻰ آﻏﺎز ﻣﻰ ﺷﻮد. اﯾﻦ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﻫﻤﺰﻣﺎن ﺑﺎ دوره اى ﮐﻪ اﮐﺘﺴﺎب زﺑﺎﻧﻰ روى ﻣﻰ دﻫﺪ اﺗﻔﺎق ﻣﻰ اﻓﺘﺪ.
مترادف ها: Bilingualism
پديده اي است جهاني که در اکثر کشورهاي جهان وجود دارد و عبارت از حالتي است که فرد به زبان ديگري غير از زبان مادري خود آموزش مي بيند.
به عبارت دیگر، توانایی فرد در استفادۀ روزمره از دو زبان به مثابۀ زبان مادری
از انواع دوزبانگی است که به شرایطی گفته می شود که فرد زبان دوم را به نحوی فراگرفته است که مهارت او در زبان اول آسیبی ندیده است.
در واقع، شخص می تواند از هر دو زبان با مهارت بالا و به صورت مادری، در جای درست و بدون اشتباه، استفاده کند.
هرگاه شخص به سبب نظیر ازدواج با فردی که دارای زبان دیگری است مجبور است در خانه به زبان دوم و در محیط های دیگر به زبان اول تکلم نماید. دوزبانگی مدرسه ای: یعنی فرد از زبان دوم فقط در مدرسه استفاده می کند.
یعنی فرد از زبان دوم تنها در خیابان و کوچه وبازار از زبان دوم استفاده می کند و در خانه از آن استفاده نمی شود.
هرگاه فرد به گونه ی شفاهی زبان دوم مسلط باشد و تنها از دو مهارت گفتن و شنیدن استفاده کند.
اگر شخص از طریق غیر از آموزش دوزبانه شود. این شخص، آﻣﻮزش ﺑﺮاى دوزﺑﺎﻧﻪ ﺷﺪن ﻧﺪﯾﺪه اﺳﺖ و اﻏﻠﺐ ﻧﻤﻰ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺮاﺣﺘﻰ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺘﺮﺟﻢ
ﺑﯿﻦ دو زﺑﺎن ﻋﻤﻞ ﮐﻨﺪ
زمانی که فرد هم به گونه ی شفاهی و هم گونه ی کتبی مسلط باشد و از چهار مهارت گفتن ،گوش دادن ،خواندن و نوشتن استفاده کند.
در این حالت زبان دوم بر زبان اول تاثیر منفی می گذارد.
هر چه تسلط فرد در زبان دوم بیشتر می شود، مهارت او در زبان اول کاهش می یابد.
آشنایی به صورت شفاهی با یک زبان و به صورت شفاهی و کتبی در زبان دیگر
یکی از دیگر انواع دوزبانگی زمانی است که کودک هنوز در حال محکم کردن پایه های زبان اول خود است که یادگیری زبان دوم را آغاز می کند.
یکی از انواع دوزبانگی حالتی است که حد وسط محسوب می شود.
در این حالت، شخص به زبان دوم تنها به صورت کتبی یا شفاهی مسلط است اما نمی تواند به آن حرف بزند.