موضوع:
راهنمای مهارتهای زندگی، رازداری و پنهانکاری
شرح کتاب:
«رازهایی که نباید مخفی کرد» در مورد شوالیه کوچک و شجاعی است که با مادرش زندگی میکرد. آنها زندگی فقیرانهای داشتند و مادرش هر روز در بزرگترین قلعه آن سرزمین یعنی قلعه عالیجناب هنری کار میکرد. چون شوالیه کوچک بود هر روز پیش عالیجناب هنری میماند تا مادرش کارهایش تمام شود. عالیجناب هنری رفتار صمیمانهای با شوالیه داشت و آنها هر روز باهم بازی میکردند. اما بعضی از روزها شوالیه از رفتار عالیجناب هنری ناراحت میشد او شوخیهای بدی میکرد و بدن شوالیه را قلقلک میداد و وقتی که شوالیه از او درخواست میکرد بس کند او توجه نمیکرد. تا اینکه شوالیه به مادرش گفت دیگر نمیخواهد پیش عالیجناب هنری برود. اما نتوانست این راز را برای مادرش بگوید تا اینکه …
اگر شما جای شوالیه کوچک بودید چه میکردی؟
به چه کسی اعتماد میکردید و این راز را میگفتید؟
به نظر شما آیا همه رازها باید مخفی بماند؟
یادت باشد بعضی رازها هرگز نباید مخفی بماند. شوالیه آلفرد هم راز وحشتناکی دارد؛ رازی که هرگز نباید مخفی بماند؛ اما شوالیه آلفرد بیچاره رازش را باید به چه کسی بگوید؟ به چه کسی میتواند اعتماد کند؟
JoomShopping Download & Support