واژه نامه روانشناسی
واژه نامه ها
مترادف ها: conduct disorder (CD)
الگوی مکرر و مداوم رفتار که به موجب آن حقوق اساسی دیگران یا هنجارها یا مقررات عمده ی اجتماعی متناسب با سن نقض می شوند
مترادف ها: Schizoid personality disorder
الگوی فراگیر جدایی از روابط اجتماعی و دامنه ی محدود ابراز هیجانات در موقعیت های میان فردی، که در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در انواع زمینه ها وجود دارد،
مترادف ها: اختلال شخصیت اسکیزوتایپال,اختلال شخصیت اسکیزو تایپی,schizotypal personality disorder (STPD)
الگوی فراگیر کمبودهای اجتماعی و میان فردی که با ناراحتی زیاد از روابط صمیمی و کاهش قابلیت برای آن به علاوه تحریف های شناختی یا ادراکی و عجیب و غریب بودن رفتار مشخص می شود که در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلف وجود دارد،
مترادف ها: Narcissistic personality disorder (NPD)
الگوی فراگیر بزرگ منشی (در عالم خیال یا رفتار) نیاز به تحسین، و فقدان همدلی، که در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلف وجود دارد،
مترادف ها: اختلال شخصیت اجتنابی,اختلال شخصیت دوری گزین,Avoidant personality disorder
الگوی فراگیر بازداری اجتماعی، احساست بی کفایتی، و حساسیت مفرط به ارزیابی منفی، که در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلف وجود دارد،
مترادف ها: Borderline personality disorder (BPD)
الگوی فراگیر بی ثباتی روابط میان فردی، خود انگاره، و عواطف و تکانش گری محسوس که در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلف وجود دارد
مترادف ها: (Histrionic personality disorder (HPD,hysterical personality disorder
الگوی فراگیر تهییج پذیری و توجه خواهی مفرط، که در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلف وجود دارد،
مترادف ها: dependent personality disorder,asthenic personality disorder
نیاز فراگیر و بیش از حد به مراقبت شدن که به رفتار سلطه پذیر و متکی بودن و ترس از جدایی منجر می شود، در اوایل بزرگسالی شروع می شود و زمینه های مختلف وجود دارد،
مترادف ها: obsessive-compulsive-personality-disorder,ocpd compulsive personality disorder
الگوی فراگیر دلمشغولی به نظم، کمال گرایی، و کنترل روانی و میان فردی، به قیمت انعطاف پذیری، گشودگی و کارایی که در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلف وجود دارد،
مترادف ها: اختلال آواهای گفتار,speech sound disorder,phonological disorder,developmental articulation disorder
مشکل مداوم در تولید صدای گفتار که در مفهوم بودن گفتار اختلال ایجاد کرده یا از ارتباط کلامی پیام ها جلوگیری می کند.
مترادف ها: autism spectrum disorder (ASD),autistic spectrum disorder
کمبودهای مداوم در ارتباط اجتماعی و تعامل اجتماعی در موقعیت های متعدد،
مترادف ها: neurocognitive disorder
ملاک های تشخیصی برای اختلال عصبی – شناختی عمده یا خفیف برآورده شده اند. شواهدی از صدمه ی مغزی آسیب زا وجود دارد – یعنی، ضربه به سر یا مکانیزم های دیگر حرکت سریع یا جابجایی مغز داخل جمجمه،
مترادف ها: اختلال نشانه جسمانی somatic symptom disorder
یک یا تعداد بیشتری نشانه ی جسمانی که ناراحت کننده هستند یا به اختلال قابل ملاحظه در زندگی روزمره منجر می شوند.
مترادف ها: لکنت زبان,childhood-onset fluency disorder,stammering stuttering
اختلالات در فصاحت عادی و الگوی زمانی گفتار که با سن و مهارت های زبان فرد تناسب ندارند، با گذشت زمان ادامه می یابند،
مترادف ها: gambling disorder
رفتار قماربازی مشکل آفرین مداوم و مکرر که به ناراحتی قابل ملاحظة بالینی منجر می شود